اهلیت
تعریف اهلیت: صلاحیتی است که شخص برای دارا شدن و اجرای حق دارد، این صلاحیت دو قسم دارد.
1_اهلیت تمتع یا تملک:صلاحیتی است که شخصبه موجب آن می تواند از حقوق خصوصی بهره مند باشد و صاحب حق و تکلیف شود.
2_ اهلیت تصرف:یا صلاحیت اجرای حقی که به حکم قانون به کسی داده شده است.
اهلیت تصرف همواره با تمتع از حق همراه است زیرا شخص باید حقی را دارا باشد تا سخن از اعمال آن به میان آید.
عدم اهلیت تملک، حالت کسی است که نمی تواند، به طور مستقیم یا به وسیله نماینده قانونی خودطرف قراردادواقع شود، مانند صغیری که اهلیت تمتع از حق ازدواج کردن را ، حتی به وسیله قیم و ولی نیز ندارد، برعکس ،عدم اهلیت تصرف وضع کسی است که از حق معامله کردن بهره مند است، ولی این حق را فقط به وسیله نماینده قانونی خود می تواند اعمال کند مانند سفیه که می تواند برای سکونت خود خانه کرایه کند، ولی نماینده قانونی او باید طرف عقد اجاره قرار گیرد.
موارد نادر عدم اهلیت تملک در قراردادها:
1_ برخی حقوق تنها در سن معینی برای اشخاص ایجاد می شود و پیش از آن صغیر اختیاراعمال آن حق را ندارد مانند حق ازدواج کردن کودکان قبل از سن 13 سالگی(شمسی) برای دختر و15 سالگی (شمسی) برای پسر (ماده 1041 قانون مدنی)، یا حق وصیت کردن که پیش از بلوغ و رشد صغیر از آن محروم است.
2_خارجیان مقیم ایران از بعض از حقوق مدنی، به شرط معامله متقابل و در حدود معاهدات، برخوردارند، مانند تملک اموال غیر منقول
3_ در بعضی موارد، قانونگذار معامله بین دو شخص معین را منع کرده است، مانند معامله قیم با مولی علیه و شرکت نخست وزیر، وزیران و نمایندگان مجلس و سایر کارکنان دولت و شهرداری و اقوام نزدیک آن ها در معاملات دولتی
4_ اشخاص حقوقی نیز در حدود هدف خود و مفاد اساسنامه اهلیت انعقاد قرارداد را دارند. برای مثال انجمنی که به منظور تشویق هنرمندان یا پیشرفت علم خاصی تشکیل می شود، حق تجارت ندارد.
جنین ، شرایطی مشابه با صغیر غیر ممیز دارد و از حقوق مدنی بهره مند می شود، مشروط بر اینکه زنده متولد شود.
شرایط اهلیت تصرف
بر اساس ماده 211 قانون مدنی:برای اینکه متعاملین اهل محسوب شوند، باید بالغ و عاقل و رشید باشند.
صغیر ممیز و غیر ممیز
صغیر ممیز کسی است که قوه تمیز دارد و با این وصف قانونگذار لازم دیده است که تا مدتی از او حمایت کند.
صغیر غیر ممیز کسی است که قوه تمیز ندارد و از زمان نوزادی آغاز و تا مدتی که توانایی تشخیص سود و زیان را نداردو مفهوم اعمال حقوقی و نتایج ان را درک نمی کند.قانونگذار هیچ اثری بر اراده او نمی گذارد.
عدم اهلیت صغیر
صغیر غیر ممیز، چون فاقد قصد است در نتیجه کلیه اعمال ارادی وی باطل و فاقد اثر است.
صغیر ممیز، در بعضی عقود می تواند به استقلال یا اجازه ولی خود شرکت کند:
1_صغیر می تواند تملیک رایگانی را که به نفع او انشاء شده و هیچ گونه تعهدی به بار نمی آورد بپذیرد.
ماده 1212 قانون مدنی:اعمال و اقوال صغیر تا حدی که مربوط به اموال و حقوق مالی او باشد باطل و بلا اثر است، مع ذلک صغیر ممیز می تواند تملک بلاعوض کند مثل قبول هبه و صلح بلاعوض و حیازت مباحات.
2_صغیر ممیز می تواند برای قبول عقود مجانی به دیگران وکالت دهد یا وکالتی را که به داده شده است بپذیرد.
3_ بر اساس ماده 85 قانون امور حسبی: ولی یا قیم می تواند، در صورتی که مقتضی بداند، به محجور اجازه اشتغال به کار یا پیشه بدهد و در این صورت اجازه نامبرده شامل لوازم آن کار یا پیشه خواهد بود. ماده 86 قانون امور حسبی:محجور ممیز می تواند اموال و منافعی را که به سعی خود حاصل شده است با اذن ولی یا قیم اداره کند.
ضمانت اجرای حجر صغیر:
عقدی که صغیر غیر ممیز می بندد بی گمان باطل است.
اعمال حقوقی صغیر ممیز باطل نیست و نفوذ آن منوط به اراده قیم و ولی کودک است.
رشد
رشید کسی است که به شیوه خردمندان در اموال و حقوق مالی خود تصرف کند.
عدم رشد ممکن است در اثر کمی سن (صغر) یا نقص شعور در اشخاص کبیر باشد. این شخص را در اصطلاح حقوقی ((سفیه)) می نامند (غیر رشید)
ماده 1208 قانون مدنی: غیر رشید کسی است که تصرفات او در اموال و حقوق مالی عقلایی نباشد.
سفیه در روابط غیر مالی خود با سایرین به شیوه عاقلان رفتار می کند و در امور مالی نیز معامله و آثار آن را می فهمد ولی چون ارزش پول را به درستی نمی داند و عقل معاش ندارد و احتمال می رود به سبب افراط نا بجا اموال خود را از بین ببرد قانونگذار اجازه تصرف مستقل را به نداده است.
1_سفیه نمی تواند بدون اذن ولی یا قیم در اموال و حقوق مالی خود تصرف کند، ولی تخلف از این قید موجب بطلان معامله نیست، و نماینده قانونی او اختیار دارد که اعمال سابق را تنفیذ کند.
2_ سفیه می تواند تملیک رایگانی را که به نفع او انشاء شده است بپذیرد: مانند هبه و وصیت و صلح بلاعوض یا به سود خود مال مباحی را حیازت کند و نیز صلاحیت آن را دارد که در این گونه امور به دیگران وکالت دهد، یا نمایندگی آنان را قبول کند.(مگر انکه مستلزم صرف هزینه باشد)
3_ اعمال حقوقی سفیه تا جایی که مربوط به امور مالی نباشد نافذ است، برای مثال می تواند بدون اجازه ولی نکاح کند یا همسر خود را طلاق دهد، یا نسب طفلی که از آن خود می داند اقرار کند.
جنون
جنون عارضه دماغی است که مانع از درک اعمال شخص می شود.
ماده 1211 قانون مدنی: جنون، به هر درجه که باشد، موجب حجراست.
جنون دائمی و ادواری
در جنون دائمی و مستمر بیماری هر اندازه که به درازا کشد مجنون در حال جنون به سر می برد.
در جنون ادواری شخص مدتی در حال جنون است و مدت دیگر افاقه پیدا می کند و باز دچار جنون می شود.
ماده 1211 قانون مدنی: جنون، به هر درجه که باشد، موجب حجر است.
ماده 1213 قانون مدنی: مجنون دائمی مطلقا و مجنون ادواری در حال جنون نمی تواند هیچ تصرفی در اموال و حقوق مالی خود بنماید ولو با اجازه ولی یا قیم خود لکن اعمال حقوقی که مجنون ادواری در حال افاقه نماید نافذ است مشروط به انکه افاقه او مسلم باشد.
اگر حکم جنون ادواری شخصی صادر شود، اصل بر جنون شخص در زمان عقد است مگر خلافش ثابت شود. در نتیجه بار اثبات با کسی است که مدعی عدم جنون وی در زمان انعقاد قرارداد است.
اعتیاد یا بیماری و عارضه ای که خود آگاهی و شعور را از بین ببرد، از حیث اختلال اراده در حکم جنون است. در نتیجه مستی و بیهوشی و کهولت و دهشت و اعتیاد شدید و هیستری ها، در موردی که باعث زوال عقل و اراده می شود همان اثر جنون را در بطلان قرارداد دارد.
درباره مدیریت
لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ، و با استفاده از طراحان گرافیک است، چاپگرها و متون بلکه روزنامه و مجله در ستون و سطرآنچنان که لازم است.
نوشته های بیشتر از مدیریت
دیدگاهتان را بنویسید